پدر ناتنی هانس قرص های خمش زمان را از دوست پسر شیمیدان دخترخوانده لیا، جاش، کشف می کند. او که قادر به مقاومت نیست، زمان را برای کشف خواسته هایش متوقف می کند. با این حال، وقتی لیا به آن ملحق می شود، همه چیز به طور غیرمنتظره ای تغییر می کند و منجر به یک برخورد وحشیانه می شود.